لیلا کوچکزاده | شهرآرانیوز؛ روزگاری که هنوز دندانپزشکها فعالیت خود را به گستردگی اکنون آغاز نکرده بودند، مردم برای رفع مشکل دندانهایشان بهسراغ «دندانسازها» میرفتند؛ افرادی که پزشک نبودند، اما در کار خود نیمه مهارتی داشتند. آنها عمدتا دندان مصنوعی میساختند و گاهی دندان میکشیدند. حتی همین حالا که چندین دهه از سربرآوردن دندانپزشکها میگذرد، آدمهای زیادی هستند که برای سفارش دندان مصنوعی به دندانسازها سر میزنند. البته تعداد قدیمیهای این شغل بسیار کم شده است و از دنیا رفتهاند و میتوان گفت حداقل در مشهد از تاریخ شفاهی این شغل چیز زیادی باقی نمانده و دردسترس نیست.
مطب دندانسازها معمولا در بالانشین مغازههای حاشیه خیابانهای اصلی قرار داشته است. برای رسیدن به طبقه بالای این ساختمانهای قدیمی باید ۲۰ تا ۳۰ پله باریک و بلند را پشت سر میگذاشتی و سپس در فضایی با چند اتاق تودرتو قرار میگرفتی؛ اتاق انتظار مشتری، اتاقی به نام کارگاه ساخت دندان، اتاق معاینه. ناگفته نماند که دندانسازها معمولا منشی نداشتند و خودشان با بیماران در ارتباط بودند.
«رحیم اصغری» یکی از دندانسازان قدیمی مشهد در خیابان توحید است که از کودکی این شغل را از برادرش آموخته و اکنون در هفتادسالگی هنوز هم مشغول به کار است. آنطورکه او میگوید، حضور دندانسازان در مشهد به حدود ۶۰ تا ۷۰ سال پیش برمیگردد. تجمعشان هم دور حرم و فلکه حضرت بوده است. جالب اینجاست که به گفته او دندانسازها کار را بهصورت تجربی و از هم یاد میگرفتند؛ یعنی مرجع یا مکان مشخصی برای آموزش وجود نداشته است.
اصغری یادش هست زمانی مشهد نزدیک به ۲۵ دندانساز داشته است که همگی دور حرم و سمت بازار رضا فعالیت میکردهاند. میگوید: «آنجا هم محل رفتوآمد زائران بود و هم شلوغ. الان از قدیمیهای ما حاجآقا غلمانی هنوز کار میکند. ۸۵، ۹۰ سالی دارد. مطبش اول کوچه کربلاست.
آقای سعادتمند هم هنوز کار میکند. البته دو برادر بودند که یکیشان فوت کرده است. آخوندیها هم سه برادر بودند که نام فامیلشان را عوض کردند. نمیخواستند فامیلشان شبیه هم باشد؛ احمد آخوندی، صدارتی و نجفی. آنها هم اطراف حرم بودند و بعد از تخریب فلکه حضرت، مانند بقیه متفرق شدند.»
این دندانساز قدیمی درباره ابزار کارشان نیز توضیح میدهد: «ابزار کار ما خیلی ساده بود. فقط دوتا قالب داشتیم و همه کارها هم با دست انجام میشد. آن زمان دلاکها هم دندان میکشیدند، البته بیشتر در روستاها، آن هم بدون استفاده از بیحسی. بعدها که اتحادیه صنف دندانسازان تشکیل میشود، به آنها مواد بیحسی میدهند. همینجا نزدیک میدان شهدا هم یک سلمانی بود؛ سیدینامی که هم آرایشگاه داشت و هم دندان میکشید.»
او تأکید میکند، کار آنها فقط کشیدن و ساختن دندان است؛ البته قاب هم میگذاشتند، قابهای طلا. اصغری میگوید: «ترکمنها به دندان طلا علاقه زیادی داشتند. ۶ دندان بالا و ۶ دندان پایین را روکش میگذاشتند. اینطوری بگویم که دهانشان را چراغانی میکردند! البته این آخر کاریها مردم یک قاب طلا روی دندان کناریشان میگذاشتند.
میگفتند دندان طلا برای قلب خوب است. ازطرفی میخواستند دندان توی دهانشان قشنگ باشد. بیشتر هم بین خانمها طرفدار داشت. قابهای برنجی و استیل هم بعدها آمد، ولی اینکه دندان سالم را زیر قاب میکردند، خوب نبود. گرچه حالا میآیند و همان دندانهای طلای قدیمی را کوچک میکنند و رویش قاب میگذارند تا دیده نشود.»
مرحوم «محمدمهدی کوچک زادهدندانساز» یکی دیگر از قدیمیهای این حرفه بوده که حدود ۷۴ سال پیش، کار خود را شروع میکند. ۱۰ سال پیش نشریه شهرآرامحله با او گفتوگویی میکندکه بخشی از آن را در ادامه میخوانید: «آن زمان مردم اعتقاد چندانی به دندانپزشکان نداشتند. در کل مشهد بهاندازه انگشتان یک دست، دندانساز نداشت.
پدرم حاجعلیاصغر تهرانی که سراچهای دور حرم اجاره کرده بود، افتخاری، مجمعالصنایع و یک نفر دیگر که نامش را در خاطر ندارم. به این کار مشغول بودند. دندانسازها، بهجز ساختن دندان، دندان میکشیدند، پر میکردند، عصبکشی و حتی لثه هم جراحی میکردند. بهجای آمپولهای بیحسی امروزی هم از سرنگهایی که صدبار مصرف شده بود و آمپولهای دستساز استفاده میکردند و جالب اینجا که برای مردم اتفاقی هم نمیافتاد!
دندان را با همین داویهها که با آن نعل اسب میکشیدند، میکشیدیم. آن زمان امکانات خاصی نبود. به جای یونیت، یک پیت حلبی بود که بیمار روی آن مینشست. بعضی دندانسازهاگاهی هم بهاشتباه بهجز دندان خراب، دندان دیگری را میکشیدند!»
آنطورکه کوچکزاده گفته بود، برای درست کردن آمپول بیحسی هم آب را جوش میآوردند و در آن کوکائین میریختند و حل میکردند. بعد با سرنگ آن را میکشیدند و بیخ دندانها میزدند؛ سرنگهای فلزی که بعد از هر بار استفاده آن را میجوشاندند. البته بعضی وقتها هم که سرشان شلوغ بود، بدون جوشاندن از آن استفاده میکردند.